بهگفتهٔ مادلونگ در دانشنامه ایرانیکا، ارتباطِ مأمون و علی بن موسی در مرو، نزدیک و صمیمی بود. مأمون بهطور علنی میخواست تا علی بن موسی مستقیماً در همهٔ تصمیمات و مراسمهای رسمی شرکت کند؛ اما گزارش شدهاست که علی بن موسی تصریح میکرد تا در امور دولت دخالت نداشتهباشد. خلیفه در قضاوتها و فتواهایش به او وابسته بود و مناظرههایی را میان او و دانشمندان مسلمان و نیز بزرگانِ جوامع دینیِ دیگر ترتیب میداد.[۲۷] به گزارش جعفریان، مناظرههای علی بن موسی، به جهت انتصاب به ولایتعهدی مأمون، و با توجه به اهداف متعدد مأمون در برقراری جلسات مناظرات و اصرار به آن، بیشتر نمود داشتهاست.[۲۸] از مناظرههای علی بن موسی الرضا با نامهای مجلس الرضا، احتجاج الرضا و مناظرات الرضا نیز یاد شدهاست.[۲۹] وی در دورانِ ولایتعهدیِ خود، مناظرههایی با جاثلیقِ مسیحی، رَأسِ جالوتِ یهودی، بزرگِ هیربَدانِ زَرتُشتی و عِمرانِ صابی داشت.[۳۰][۳۱][۳۲] به نوشته مکارم شیرازی، از دیگر مناظرههایی که برای علی بن موسی الرّضا گزارش شده، مناظرهای با سلیمانِ مَرْوَزی و مناظرهٔ دیگری با علی بن محمد بن جَهْم است.[۳۳] به گزارش قرشی، این مناظرهها مورد توجه انجمنها در خراسان قرار گرفت.[۳۴] جعفریان مدعیاست این مناظرهها در حالی برگزار میشدند که بسیاری از شیعیان به جهت سختگیری حاکمان عباسی، ارتباط خویش را با امامانشان از دست دادند و همین امر، موجب اهمیت این گفتگوهای کلامی در نزد شیعه شدهاست.[۳۵]
چگونگی و شیوه مناظرهها
ویرایش
به گزارش منابع اسلامی، مأمون روزهای سهشنبه را به مناظره در دربار خود اختصاص داده بود و دانشمندان مختلف را بدین منظور دعوت میکرد. مسعودی در مروج الذهب، در شیوه برگزاری مناظرهها در دربار مأمون مینویسد: در روز سهشنبه، دانشمندان و فقیهان در دربار مأمون جمع میشدند. آنها را به اتاقی مفروش میبردند و از آنها با غذا و نوشیدنی پذیرایی میکردند. سپس نزد مأمون حاضر میشدند و تا غروب آفتاب گفتگو و مناظره میکردند. در نهایت با غروب آفتاب، دوباره سفره پذیرایی گسترده میشد و بعد، جمعیت متفرق میشدند.[۳۶] به گزارش قریشی، از نویسندگان شیعه، در این مناظرهها، گروههای مختلفی از مردم حضور داشتند؛ طالبیان، هاشمیان، فرماندهان نظامی و علمای مسلمان و غیرمسلمان از شرکتکنندگان در این جلسات بودهاند.[۳۷]
شیوه مناظره علی بن موسی الرضا نسبت به طرف مقابل او در هر مناظره، متفاوت بود. وی در مواجهه با زندیقان و خداناباوران؛ از دلایل و برهانهای عقلی استفاده میکرد؛ چرا که آنها کتابهای مذهبی و دلایل نقلی را قبول نداشتند و تنها به عقل استناد میکردند. او همچنین در مناظره با اهل کتاب نیز از استدلالهای عقلی بهره میبرد. شیوه وی در مواجه با اختلافات و نظرات مخالف، صبر و سعه صدر بود و سعی در آرام کردن فضای مناظره داشت. وی در مناظرهها به بدی و زشتی از طرف مقابل یاد نمیکرد و همواره با انصاف و تمجید از طرف مقابلش، شروع به مناظره مینمود.[۳۸] هرگاه مناظره به سکوت یا پذیرش اشتباه توسط طرف مقابل ختم میشد، وی مناظره را خاتمه میداد و با ادامه مناظره، سبب خرد شدن یا توهین به طرف مقابل را فراهم نمیساخت. یکی از ویژگیهای علی بن موسی در مناظرهها، اطمینان وی به معلومات خود بود؛ به گونهای که وقتی نوفلی از ترس خود ناشی از طرفین مقابل مناظره در مقابل علی بن موسی، به شخص او گزارش داد؛ علی بن موسی با تبسم به وی گفت: «آیا میترسی که مرا مجاب کنند و ادله مرا باطل نمایند؟»[۳۹] به گزارش قرشی، از نویسندگان شیعه، از علی بن موسی الرضا در جلسات مختلف، بیش از بیست هزار سؤال پرسیده شد، به گونهای که کاخ سلطتنی مأمون، به مرکزی برای دانش و علوم مبدل گردید.[۴۰]
رویکرد مناظرهها
ویرایش
شاخصههای اصلی مناظرههای علی بن موسی الرضا را میتوان در دو بخش کلی مناظرات دروندینی و مناظرات بروندینی تقسیمبندی کرد. در مناظرههای دروندینی علی بن موسی، تشریح جایگاه امامان پس از پیامبر اسلام، اثبات امامت علی بن ابیطالب و برخی مجادلات کلامی بین شیعه و سنی؛ مهمترین موضوعات محسوب میشود. اثبات عصمت برای علمای عقلمحور افراطی معتزله نیز از دیگر موضوعات این مناظرهها محسوب میشد. در زمینه مناظرات بروندینی نیز با در نظر داشتن جایگاه علمی امامان شیعه و تسلط آنان بر کتب ادیان دیگر، این مناظرات دربرگیرنده نقدهای اساسی بر ادیان مورد دیگر بودهاست.[۴۱] راهبردهای علی بن موسی در مناظرات بروندینی، در راستای معرفتافزایی و روشنگری دانشمندان سایر ادیان بود. موضوعات مطرح شده در این مناظرهها عموماً، اثبات توحید، ذات و صفات خدا، کیفیت آفرینش، نفی تشبیه، نفی تجسیم، اثبات نبوت محمد، نفی الوهیت عیسی و نفی تثلیث بودهاست.[۴۲] با مقایسه بین محور مناظرههای علی بن موسی در پیش از ولایتعهدی و پس از آن، این نکته روشن خواهد شد که به اقتضاء جایگاه ولایتعهدی و نیز شرایط اجتماعی و سیاسی دوران، شاخصه دفاع از اسلام در برابر مذاهب و ادیان دیگر، نمو بیشتری داشت.[۴۳] به گزارش جعفریان، از میان مباحثی که در مناظرههای علی بن موسی الرضا مورد توجه قرار گرفتهاست، بحث و گفتگو پیرامون موضوع امامت بود. مباحث توحید، صفات خداوند و عدل الهی که در ارتباط مستقیم با مسئله جبر و اختیارست از موضوعات مطرح شده در این مناظرهها هستند.
علل شکلگیری مناظرهها
ویرایش
طباطبایی یکی از نظریات احتمالی در مورد علت برگزاری این مناظرهها را علاقه مأمون به علوم مختلف میداند که سبب میشد تا دانشمندان علوم دینی را برای مناظره با علی بن موسی به مرو دعوت کند.[۴۵] در مقابل، برخی روایاتْ از جمله روایتی از اباصلت هروی حاکی از این است که قصدِ اصلیِ مأمون از ترتیب دادنِ این مناظرهها، امیدواریِ وی برای تضعیفِ جایگاهِ علی بن موسی الرّضا نزد عمومِ مردم و عالمانِ اقوام و گروههای گوناگون بودهاست.[۴۶] بنابر دیدگاه مکارم شیرازی و مرتضوی، تلاشهای محمد باقر، جعفر صادق و موسی کاظم در نظمدهی به فقه شیعی و شاگردپروری، در عصر مأمون در خطر نابودی، التقاط و قشری مأبی بود. یکی از تدابیر علی بن موسی در این دوران برای احیاء تلاشهای پدرانش، از مناظره با سران ادیان و فرقههای دیگر استقبال کرد.[۴۷] مکارم شیرازی چهار احتمال را در خصوص اهداف مأمون در نظر گرفتهاست: احتمال بدبینانه که هدف مأمون را تخریب وجهه علمی علی بن موسی باشد؛ مستند به روایاتی که در اینباره نقل شدهاست و پس از درگذشت علی بن موسی، دیگر مناظرههایی به این شکل گزارش نشدهاست. احتمال دوم، مأمون قصد داشت مقام علی بن موسی را تنها در بُعد علمی منحصر کند، و تدریجاً او را از مسائل سیاسی کنار بزند، و چنین نشان دهد که مردی عالم و پناهگاه امت اسلامی در مسائل علمی است، ولی او کاری با مسائل سیاسی ندارد و به این ترتیب شعار تفکیک دین از سیاست را عملی کند. احتمال سوم چنین است که سیاستمداران شیاد و کهنهکار اصرار دارند در مقطعهای مختلف سرگرمیهایی برای تودهٔ مردم درست کنند، تا افکار عمومی را به این وسیله از مسائل اصلی جامعه و ضعفهای حکومت خود منحرف سازند. و احتمال چهارم، مأمون بشخصه آدم بیفضلی نبود و تمایل داشت به عنوان یک زمامدار عالم در جامعهٔ اسلامی معرفی گردد، و عشق او را به علم و دانش آنهم در محیط ایران خصوصاً، و در محیط اسلام آن روز عموماً، همگان باور کنند، و این یک امتیاز برای حکومت او باشد و از این طریق گروهی را به خود متوجه سازد.[۴۸][۴۹] همچنین مأمون برای دعوت از سران اهل کتاب، با آنها به شیوه دستوری وارد مذاکره شد و آنها را با دستور و بیم از سرپیچی به جلسه مناظره دعوت مینمود. برای مثال صدوق در دعوت از سران اهل کتاب برای مناظره با علی بن موسی الرضا، آوردهاست که مأمون آنها را دعوت به مناظره با علی بن موسی و خاطرنشان کرد که از این دستور سرپیچی نشود.[۵۰] قرشی بر این باور است که مأمون با اهداف مختلفی اقدام به برگزاری جلسات مناظرات کرد، از جمله آنها:[۵۱]
عاجز ماندن علی بن موسی الرضا از پاسخ به سوالات مختلف متفکران سایر ادیان و فرق و در نتیجه، زیر سؤال رفتن دانش و ادعای امامت او
عزل علی بن موسی از ولایتعهدی در صورت شکست در مناظرهها
ایجاد رضایت در دیدگاه عباسیان مخالف مأمون در صورت شکست علی بن موسی در مناظرهها
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.