به کارم گیر افتاده خودت مشگل گشایی کن
در این دریای طوفانی دوباره ناخدایی کن
اجابت با دعای توست، عنایت در عطای توست
کرامت با خدای توست،خدایی کن خدایی کن
به جای تو به مردم رو زدم نومید برگشتم
اگرچه بی وفا بودم تو اما با وفایی کن
ببین خالی تر از هیچم، نه یاری نه کمک حالی
دخیل افتاده ام بر غربت تو آشنایی کن
سلام من به سقاخانه هایت، کفش کن هایت
به شوق گنبدت رنگ نگاهم را طلایی کن
کبوتر بچه قلبم پر پرواز میخواهد
کمی گندم بیاور باز هم ما را هوایی کن
تویی مشهور شرق و غرب در آقایی و احسان
به جان مادرت زهرا، علی موسی الرضایی کن
تو هشت و چهار هستی در عبایت پنج تن پیدا
دلم شش گوشه میخواهد مرا هم کربلایی کن
شعر از محمد میلانی (شاکر)
دیدگاهها (۱)
ابراهیم طالبی دارابی دامنه
۲۸ مهر ۰۱ ، ۰۹:۵۳
جناب آقای کاوه توفیقی
با سلام و احترام. این شعر در واقع بازگوکنندهی حال درونی هر ایرانی اهل دل و دوستدار اهل بیت علیهم السلام است. زیبا سرود. حقیقتا" حضور در حرم رضوی موجب دگرگونی روح هر زائر میشود. سپاس از جناب عالی که به این بستر معنوی اهتمام ورزیدهاید. التماس دعا.
پاسخ:
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۵:۱۴ ق.ظ